• نشانی: تهران، خیابان پاسداران،نبش گلستان سوم. پلاک ۱۳۴-۱۳۶ . طبقه دوم غربی .

هویت یابی در دوران نوجوانی

هویت یابی در دوران نوجوانی

دوره ی نوجوانی پس از پایان یافتن دوره ی کودکی شروع می شود،که می توان از آن با عنوان ((تولدی دوباره))یاد کرد.زیرا این مرحله دگرگونی های سریع و بیشماری در ابعاد مختلف فیزیولوژیکی_ روانی _جنسی _شناختی باخود به همراه می آورد که روی هم رفته شخصیت نوجوان را تشکیل می دهند.بدیهی است نوجوان نیز در راستای این دگرگونی ها دچار مشکلات عدیده ای خواهد گردید که یکی از آن ها مسئله ی هویت یابی است.سئوالاتی درباره ی هویت خود، دائمآ مشغله های ذهنی برای نوجوان بوجود می آورد او در تلاش است تا با پاسخگویی به این سئوالات هویت تحصیلی،شغلی ، مذهبی و… خود را کسب کند. اولین کسی که به موضوع هویت در نوجوانی پرداخت روانشناسی بود به نام اریکسون؛او معتقد بود که نوجوان برای اینکه به هویت واقعی خود دست یابد، باید تداومی را در طول زمان در خود مشاهده نماید وی باید این یکپارچگی را در خود احساس کند.بحران هویت زمانی پدید می آید که نوجوان در یافتن هویت خویش دچار تردید،سردرگمی،بی هدفی،یاس و ناامیدی شود و در عین حال به یک تصور منفی از خود دست یابد و در نتیجه ی چنین حالتی وی دچار اضطراب شده ونمی تواند جنبه های مختلف شخصیت خود را باهم هماهنگ سازد.

برای اینکه نوجوان  هویت واقعی خود را کسب نماید  باید برای او روشن شود که : اوکیست؟ چه نقشی در جامعه دارد؟ درچه زمینه ای می خواهد ادامه تحصیل بدهد؟ به چه شغلی علاقه دارد؟ چه ارزش ها و باورهایی دارد؟ چه اهدافی (کوتاه مدت _ بلند مدت ) در زندگی دارد؟ و … افراد در یافتن هویت خود معمولآ به سه دسته تقسیم می شوند: از آن جائیکه یافتن نقش واقعی از میان تعداد زیاد نقش های گوناگون برای نوجوان  مشکل است به همین دلیل عده ای از آن ها تلاش می کنند تا نقش های مختلف را بیازمایند  تا بتوانند نقشی را بیابند که با آن ها متناسب باشد .عده ای دیگر ارزش های والدین خود را بی چون وچرا می پذیرند وآن ها را الگوهای خود در زندگی قرار می دهند این عده هرگز بحران هویت را تجربه نمی کنند.دسته آخر افرادی هستند که هویتی مغایر با ارزش های جامعه برای خود برمی گزینند.

دوران کودکی ،سبک تربیتی یا شیوه ی فرزندپروری والدین، نهاد خانواده ،مدرسه ،محل زندگی ،نهاد های اجتماعی _مذهبی ،رسانه های گروهی و …از جمله عواملی هستند که در شکل گیری هویت نوجوان موثر هستند.از میان این عوامل چون خانواده اولین واساسی ترین نهادی است که پایه های اولیه ی شخصیت نوجوان را از دوره ی کودکی شکل می دهد از اهمیت خاصی برخوردار است .نحوه ی نگاه والدین بر نوجوان خود؛در شکل گیری شخصیت او تآثیر گذاراست  چنانچه والدین ،نوجوان خود را فردی بی مسئولیت ،تنبل،ترسو وبی عرضه به حساب بیاورند در آینده به شکل گیری شخصیت او آسیب جدی وارد ساخته اند.فرزند سالاری نیز مشکل دیگری است که در بسیاری از خانواده های ایرانی، (علی الخصوص خانواده های دارای تک فرزند ) مرسوم است .خانواده هایی که در خدمت مطلق فرزندان شان هستند که این مسئله می تواند در دورانی که والدین دیگر با فرزندان خود نیستند به شکل گیری هویت واعتماد به نفس آنان آسیب بزند. نکته قابل توجه دیگر،اختلاف عمیق میان ارزش ها و نگرش های دو نسل مختلف یا همان  شکاف نسل ها ست. در واقع بخش عمده ای از تعارض میان والدین ونوجوان ناشی از همین پدیده است شکاف نسل در خانواده ها گاهی ممکن است ذهنیت هر دو نسل را تحت تآثیر قراردهد. تفاوت میان افکار ، ارزش ها ،باورها .نگرش های والدین و نوجوان به عنوان پدیده ای کم وبیش طبیعی و اجتناب ناپذیر وجود دارد نوجوان می خواهد به سوی کسب استقلال ،آزادی و خود مختاری گام بردارد ودر این راستا ممکن است پاره ای از رفتارهای خاص همچون عصیان وپرخاشگری،اختلاف نظر را در واکنش با والدین از خود بروز دهد. بنابراین والدین برای کمک به  شکل گیری هویت واقعی در  نوجوان شان  بهتر است اقداماتی را انجام دهند که شامل:کسب اطلاعات کافی ومفید درباره ی ویژگی های دوران بلوغ ونوجوانی ،افزایش درک وهمدلی دررابطه با مشکلات وشرایط نوجوان خود ،دادن فرصت برای اظهار نظردرباره ی بیان عقایدش وهمچنین ابراز وجود ، دنیا را از دریچه نگاه او دیدن ،محدود نکردن او و وضع کردن قوانین منطقی ومعیارهایی که با شرایط او متناسب داشته باشد.

نظرات

پاسخی بگذارید