• نشانی: تهران، خیابان پاسداران،نبش گلستان سوم. پلاک ۱۳۴-۱۳۶ . طبقه دوم غربی .

چرا افراد مجذوب اشخاصی با اختلال شخصیت میشوند؟

چرا افراد مجذوب اشخاصی با اختلال شخصیت میشوند؟

چکیده:

بسیار شاهد این هستیم که افراد در روابط عاطفی خود در گیر الگوهای تکراری آزاردهنده میشوند چه در انتخاب شریک، نوع و شکل ارتباط و حتی مشکلات و تنش هایی که در اکثر ارتباطات خود با آن درگیر هستند که ناشی از انتخاب فردی مبتلا به اختلال شخصیت می باشد و این اتنخاب های خاص دلایلی دارد که غالبا افراد خود از آن بی اطلاع هستند .

مقدمه:

ممکن است برخی افراد بر این تصورباشند که با عشق مي‌توان هر دردی از جمله اختلالات شخصيتي را درمان كرد، اين یک تصور اشتباه است وبه خصوص ازدواج هيچ بيماري ای را درمان نمي‌كند. با توجه به اینکه در حدود 10 تا 20 درصد از بیمارانی برای دریافت خدمات رواندرمانی عمومی مراجع می کنند یک اختلال شخصیتی دارندکه این درصد با احتساب آن تعدادی که هرگز به دنبال درمان نمی آیند،بیش از این میزان است،همچنین به دلیل مشکلات و معضلاتی که اختلالات شخصیت در روابط به ویژه رابطه ای مثل ازدواج ایجاد میکنند، به نظر میرسد توجه به موضوع اختلال شخصیت و تشخیص ان قبل از ازدواج ،بسیار حائز اهمیت است .

در کتاب (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم)    DSM-V ، که برای تشخیص بیماری‌های روانی مورد استفاده روان‌شناسان و روان‌پزشکان قرار می‌گیرد. سه دسته یا طبقه برای اختلالات شخصیت معرفی شده است اما توجه به این نکته مهم است که درهمه افراد ممکن است درصدی از ویژگیهای معرفی شده در این دسته بندی وجود داشته باشد و این موضوع الزاما به معنای اختلال یا نا- بهنجاری نیست بلکه بسته به میزان برخورداری فرد از هر کدام از خصلتها و تاثیری که در زندگی وی دارد تشخیص اختلال،مشکل یا طبیعی گذاشته میشود.

برای گذاشتن تشخیص اختلالات شخصیت باید نشانه هایی در فرد وجود داشته باشد و قابل توجه است که  این نشانه‌ها باید مزمن و فراگیر باشند و روی جنبه‌های  مهم و مختلف زندگی مانند کار، تحصیل، روابط اجتماعی و روابط نزدیک تاثیرمنفی یا ناخوشایند  گذاشته باشند وایجاد اختلال ارتباطی کرده باشد. اگر میزان ویژگی ها و نشانه های هر نوع و تایپ شخصیتی در فرد به حدی باشد که روابط شغلی یا مناسبات بین فردی وی دچار مشکل شده باشد گفته می شود این شخص دارای اختلال شخصیت است و اگر چنین نبود او فقط دارای ویژگیهای یک نوع تایپ شخصیتی میباشد که کاملا طبیعی است.

 اختلالات شخصيتي شامل 3دسته هستند که هر دسته ویژگی های خاص مربوط به خود را دارند  كه در مساله ازدواج تاثير بسياري داشته و ازدواج با افراد مبتلا به اين اختلالات ريسك بالايي مي‌طلبد.

 ویژگیهای بارز دسته نخست این اختلالات، افکار ،عقاید و رفتارهای  عجيب و غريب است این دسته شامل سه اختلال شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپال است.

ویژگی بارز دسته دوم از این اختلالات اغلب نمایشی،پرتنش، نامتعادل و هیجانی بودن است.این دسته شامل چهار اختلال شخصیت نمایشی،خودشیفته،ضداجتماعی،مرزی می باشد.

ویژگیهای بارز دسته سوم ترس و نگرانی های افراطی است و این دسته شامل سه اختلال شخصیت اجتنابی،وابسته و شخصیت وسواسی می باشد.

برخی افراد ممکن است مبتلا به اختلال شخصیت باشند که به واسطه این ابتلا، در زندگی فردی خود و یا در روابط بین فردی و تعاملات  اجتماعی، دچار مشکلات متعدد  و تکرار شونده میشوند در حالیکه  اعتقاد دارند  خودشان سالم و بدون نقص هستند و مشکل از دیگران است. روانشناسان معتقدند ارتباط برقرار کردن و ازدواج  با این افراد کار سختی است و تعارضات بسیاری را در پی خواهد داشت و آنها قطعا  نیاز به درمان فردی دارنند.

تشخیص انواع اختلال شخصیت توسط یک فرد متخصص و یا با اجرای آزمون های روانی خاص امکان پذیر است.

اختلالات شخصیتی در اوایل زندگی شروع به شکل گیری میکنند و طی دوران نوجوانی تثبیت می شود و به همین جهت با شخصیت اساسی فرد درهم تنیده است،بنابراین تغییر آن بسیار دشوار است.برعکس بسیاری از مشکلات روانی دیگر، اختلال های شخصیتی ، تاریخ شروع معین، علت مشخص و راه حل روشنی ندارند. آنها فراگیر و در بسیاری ازموارد پایدار هستند.

البته بسیاری از ما درجه ای ازویژگیهایی که برای اختلالات شخصیت مطرح میشود را داریم مانند احتیاط و محافظه کاری یا بدبینی اما میزان و شدت این ویژگیها در افراد مختلف تفاوت دارد. برخی در بالاترین حد قرار داریم به طور مثال در حالی که فکر می کنیم اشتباه نکرده ایم، به همسر و یا نامزدمان تهمت میزنیم که با کسی رابطه دارد یا صادق نیست، هر چند شواهدی بر این ادعا وجود ندارد در این حالت شخص می تواند بیماری شخصیتی پارانوئید داشته باشد کسی که در همه روابط، مظنون است بدون اینکه دلایل شفافی برای این شک و سوظن وجود داشته باشد در نتیجه این فرد  از لحاظ اجتماعی و حرفه ای بسیار دررنج خواهد بود

به طور خلاصه افراد دارای اختلال شخصیت دارای  الگوهای ثابتی از تفکر ، باور و تجربه در مورد جهان و روابط عشقی هستند که در همه ی زمان ها و موقعیت ها وجود دارد و باعث اختلال درعملکرد و روابط ایشان می شود. 

کسی که اختلال شخصیت دارد جهان را با  روشی خاص تجربه می کند تا احساساتش را کنترل کند و یا رفتاری از خود بروز دهد که با تجارب و رفتار دیگران متفاوت است.

این الگوی تجربه و رفتار غیر عادی، در روش تفکر فرد، بروز عواطف، ارتباط درون شخصی و کنترل احساسات به وضوح دیده می شود.

این الگوی شخصیتی، غیر قابل انعطاف و سخت است و فرد را در رنج گسترده ای از موقعیت های اجتماعی و شخصی قرار میدهد.افراد دارای مشکل شخصیتی به سختی می توانند تغییر کنند یا رفتار و حالت هایشان را با موقعیت های مختلف سازگار نمایند.

این الگو های مزمن و با دوام، منجر به ناراحتی های شخصی زیادی (مثل اضطراب، افسردگی و خشم) می شود یا نقصان ارتباط اجتماعی، موفقیت حرفه ای یا حیطه های دیگر مهم عملکرد را موجب می شود.

الگو های شخصیتی، با ثبات و با دوام است. شروع آن حداقل به دوره ی نوجوانی یا بلوغ یا اوایل بزرگسالی برمی گردد.

این افراد الگو های شخصیت ناسازگار خود را حفظ می کنند، به همین دلیل در زندگی شخص اغلب استرس ها ، کشمکش ها و اختلال عملکردی های زیادی را ایجاد می کند.او سپس واکنش های ناسازگاری را به خاطر این عوامل استرس زا نشان می دهد که البته رفتارهایش برای خودش کاملا عادی و طبیعی است .

الگو های با دوام نتیجه ی یک بیماری روانی نیست ،بلکه بیانگر نوعی از شخصیت است .

این الگو های رفتاری نسبت به تغییر بسیار مقاوم است و انگیزه های کمی برای دنبال کردن تغییرات در فرد وجود دارد با توجه به این نکات ازدواج با این افراد با مشکلات بسیاری روبرو خواهد بود اما علیرغم همه ان مشکلات برخی افراد حتی به شکل مداوم جذب افرادی با اختلالات شخصیت میشوند دلایلی که باعث میشود یک فرد وارد رابطه ناسالم با یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت شود از این قرار است:

فرد به شدت مجذوب جنبه ای از ظاهر یا رفتار طرف مقابل میشود به حدی که سایر خصوصیات او را نمی بیند.

ممکن است طرف مقابل یک یا چند ویژگی یا خصلت مشترک با یکی از والدین  یا دیگر اعضای مهم خانواده فرد عاشق را دارد .

ممکن است این فرد برخی از مشخصاتی را دارد که فرد عاشق حسرت داشتنش را در وجود خود دارد.

گاهی فرد عاشق باور دارد نجات یا مراقبت از چنین فردی به گونه ای به او محول شده است .

ممکن است فرد دلداده  از اینکه رابطه را ترک کند،دچار احساس گناه شدید شود حتی اگر بداند که باید این کار را بکند.

در برخی افراد ” نیاز به مورد نیاز بودن ” انقدر قوی است که نمیتوانند به فردی که عملکرد ضعیفی دارد پشت کنند.

گاهی  دیگر محوری، صلابت ، خطرپذیری ، زبان چرب و نرم طرف مقابل در وهله ی اول، فرد را جذب میکند، بدون اینکه دیگر ویژگی های رفتاری او را در نظر بگیرند.

ممکن است عزت نفس فرد آنقدر شکننده باشد که به سختی بتواند به فردی که قوی تر یا برتر از خودش است نه بگویید.

برخی از افراد فقط به این علت به چنین رابطه ی ناسالمی تن می دهند یا در آن می مانند که فکر می کند بهتر از تنهایست زیرا از تنهایی می هراسند .

هر کدام از اینها دقیقأ آسیب پذیری و رفتار های متناقض ما را هدف قرار می دهد. با وجود این، هر یک از این نکات میتواند این آگاهی را به فرد بدهد تا الگو های رفتاری را با همسری که درست انتخاب نشده بهتر تجزیه و تحلیل کند و خود را نیط بهتر بشناسد و بفهمد که  چه چیزی در درون فرد، گذشته هایش و حتی در روابط سابقش وجود دارد که باعث می شود هم چنان به دنبال افرادی با نا هنجاری های شخصیتی باشد و همین آگای میتواند نقطه آغازی برای ایجاد تحولی نو در فرد باشد.

نظرات

پاسخی بگذارید